دانلود رمان قاموس از زهرا ارجمندنیا کامل رایگان
ژانر رمان : عاشقانه
تعداد صفحات : ۱۹۹۴
خلاصه رمان : آتاش تو زمان دانشجوییش عاشق یکی از هم دانشگاهیاش میشه اتاش خانواده مذهبی داره ولی دختره ک اسمش دریاس آزاده و خانواده آزادی داره اینا ی مدت باهمن اتفاقی واسه برادرزاده اتاش میفته برادرزادشم عاشق بوده ولی پدر اتاش اذیتشون میکنه تا اینکه برادرزاده و عشقش بهم میرسن ولی تصادف میکنن هم برادرزاده و هم شوهرش میمیرن اتاش میترسه ب دریا میگه از اول دوستت نداشتم و اینا از خودش میرونتش. حالا چند سال گذشته….
قسمتی از داستان رمان قاموس
“آب و آتش” دستی روی چشم هاش نشست، لب هاش خندیدند دست ها رو لمس کردند و پایین کشیدند. لحظاتی بعد آتاش با لبخند عمیقی مقابلش بود و داشت می پرسید. _خوشگل من چطوره؟ خواست خودش رو لوس کنه، پشت چشمی نازک کرد و خندهش
رو به زور قورت داد. _انقدر دیر کردی داشتم دیگه میرفتم. چشم های آتاش گرد شدند و آروم روبروی صورتش لب زد. _چشمات و واسه من چپ می کنی؟ این خوشمزه بازیا رو از کی یاد گرفتی؟ قورتت بدم راحت شم؟ دیگه نتونست خنده هاش رو کنترل کنه،
به قهقهه خندید و روی چمن های پارک دراز کشید. آتاش اما نشسته داشت تماشاش می کرد، با شوقی که نگاهش رو از خنده های دریا پر کرده بود خنده هاش که ته کشیدند، رو به آسمون نفس عمیقی کشید، و دوباره نشست حالش خوب بود کنار این مرد!
_دلم واست تنگ شده بود. لب های آتاش باز شد. _من بیشتر قشنگم امتحانات تموم شد؟ امتحانات باعث شده بود کمتر همو ببینن و دریا امروز آخرین امتحانش رو داده بود. خودش رو آزادترین و خوشبخت ترین دختر دنیا می دونست که از حالا به بعد می تونه….