دانلود رمان سلطه گر (جلد سوم مجموعه منظومه تاریک) از پرتو فرهمند کامل رایگان
ژانر رمان : عاشقانه، مافیایی، معمایی، انتقامی
تعداد صفحات : ۷۹۸
خلاصه رمان : برای تمام نجات یافتگان؛ کسانی که زخمی عمیق بر جسم و روحشان حک شده. کسانی که با شرورترین انسان ها رو به رو شدند، کسانی که با ترسناکترین سرنوشت ها جنگیدند و هنوز در عرصهی زندگی استوار ایستاده اند. کلبه ای فرسوده. سحر گاهی سرد. قصهای که به پایان رسیده بود. اما اون قصه رو انقدر بلند تعریف نکرده بودن تا به گوش کسی که میتونست کمکی بکنه برسه. مرد در کنار درخت ایستاده بود، درختی که در دوهفته گذشته از اون برای تحت نظر گرفتن خونه استفاده کرده بود. خونهای تنها و دور افتاده که مزارع و مِه احاطهش کرده بود و خودش به تنهایی وهم آور و ترسناک بود …
قسمتی از داستان رمان سلطه گر
سالها گذشتند. آمارا مال اون شده بود روزهای دانته با رفتن به خونه ی آمارا و گذروندن چند ساعت در کنار اون دختر به پایان میرسید. آمارا به صحبت های دانته گوش میکرد و اگر نیاز بود از طریق سوال پرسیدن باهاش ارتباط برقرار میکرد گاهی دانته رو مجبور میکرد که باهاش فیلم تماشا کنه و این
دانته رو بیش از اونچه که تصور کنه، خوشنود میکرد. گاهی اوقات دانته میدید که بی دلیل چهره دختر درهم فرو میره و بدنش میلرزه و با خودش فکر میکرد که نکنه آزارهای دیگه ای به جسم و روح این دختر وارد شده باشه که اون ازشون بی خبره. اما دکتر هیچی نگفته بود، خود آمارا هیچی نگفته
بود و دانته فکر میکرد که این ها فقط توهمات ذهن بیمار خودشه پدرش دربارهی حضور دائمیش در کنار آمارا سوالی ازش نپرسیده بود اما خودش به پدرش گزارش میداد و میگفت تمام این کارها برای اینه که از نزدیک حواسش به اون دختر باشه. داشت بی احتیاطی میکرد. میدونست که
دوباره داره سرکشی میکنه اما حالا دیگه یک مرد بالغ بود نه یک پسر جوان. حالا میتونست این دختر رو در امنیت نگه داره. وین راست و پوست کنده اومد و ازش پرسیده بود که قصدش از ارتباط با آمارا چیه و دانته در جواب از اون پسر خواسته بود که تایید کنه هیچ رابطه ای به جز دوستی ساده …