رمان جنون دلبستگی (جلد دوم مجموعه مافیا) از دنیل لوری دانلود رایگان

رمان جنون دلبستگی (جلد دوم مجموعه مافیا) از دنیل لوری با لینک مستقیم

دانلود رمان جنون دلبستگی (جلد دوم مجموعه مافیا) از دنیل لوری کامل رایگان

ژانر رمان : عاشقانه، مافیایی

تعداد صفحات : ۸۳۲

خلاصه رمان : “در یک شب زمستانی زندگی این دو در هم تنیده می‌شود”. زن لباس هایش خیلی تنگ، پاشنه هایش خیلی بلند است. با صدای خیلی بلند می‌خندد، بدون رعایت آداب غذا می‌خورد و بیشتر گفته های کتاب‌ ها را در هم می‌آمیزد. کمتر کسی می‌داند این فقط یک پنهانکاری ماهرانه برای مخفی کردن حمله‌ های عصبیش است… به هرحال، تا زمانی که او همراهش است هیچکس نمی‌تواند پوسته ظاهری جیانا را بشکند. اغلب مردم مرد را نمونه ای از اخلاق می‌ بینند؛ یک مامور ویژه که حامی قانون است. اما در دنیای زیر زمینی نیویورک، او را به عنوان کلاهبرداری قاتل می‌شناسند …

قسمتی از داستان رمان جنون دلبستگی

روزها به شب تبدیل می شوند. چند ماه آینده سپری شد در گردباد جشن ها، تعطیلات مسابقات، انزوای چشمه آبگرم آخر هفته ها صرف می‌شد. مواد و نوشیدنی هر صبح به راحتی ظروف نقره ای میوه و غذا بر روی میز ناهارخوری دوازده نفره می‌نشستند. جوان بودم، نازپرورده، سرشار از کسالت.

هر چیزی باعث تند شدن ضربان قلبم میشد را می‌پذیرفتم. باعث می‌شد فراموش کنم. باعث می‌شد احساس زنده بودن بکنم. گاهی اوقات به صورت پودر وارداتی کلمبیایی بود. و باقی اوقات… آبی بود. _تجملاتی زندگی کن. این صدای کشدار در خونم لغزید و مرا از داخل به بیرون داغ می‌کرد.

در لباس شب لمه طلایی روی نیمکت کنار استخر دراز کشیده بودم موهایم شلوغ بالای سرم جمع شده بود یک بند لباسم از روی شانه ام پایین لغزیده بود. یکی از شب های ماه مارس که بطور غیر عادی گرم بودو من داشتم از آن نهایت استفاده را می‌کردم. وقتی داشتم به توت فرنگیم گاز می‌زدم نگاهم به

نگاه آلیستر افتاد. پرسیدم. _حسودیت شد؟ _به بی علاقگی نزدیک تره. نور چراغ های کنار استخر سایه روشن های نقره ای آبی رویش می‌انداخت. کت و شلوار آبی ملوانی و کروات پوشیده بود ساعت رولکس و دکمه سردست های درخشان با لیوانی در دست مقابل درهای تراس خانه ام ایستاده بود …