دانلود رمان در انتظار باران از فاطمه سادات مظفری کامل رایگان
ژانر رمان : عاشقانه، انتقامی، معمایی
تعداد صفحات : ۲۲۲۹
خلاصه رمان : بارانا دختری که قتل غیر عمد نامزد شریکش داریوش به گردنش میفته و برای اثبات قاتل نبودنش مجبور میشه با داریوش…؟؟؟!!!
قسمتی از داستان رمان در انتظار باران
در با صداي تیکی باز شد و من ناخواسته سر جام ایستادم. با کمی درنگ وارد شدم و در رو پشت سرم بستم. به سمت خانه قدم برداشتم و حیاط بزرگ خانه اش رو پشت سر گذاشتم. در نیمه باز بود و با هول دادن من کاملا باز شد. وارد خانه شدم و نگاهم رو دور تا دور گرداندم.
از خالی و مسکوت بودن خانه متوجه شدم ظاهرا پروانه خانم نیست. در دل گفتم… آره دیگه هر از گاهی به پسرش سر می زنه و براش غذا درست می کنه. الان هم حتما برگشته خونه خودش! وسط هال ایستاده و منتظر داریوش بودم که بالاخره از یکی از،
سوراخ سنبه هاي این خانه در اندشت خارج بشه. طولی نکشید که از اتاقش خارج و در حالی که دستی به موهاش می کشید وارد هال شد. به سرعت گل ها رو پشتم پنهان کردم و خجالت زده گفتم: سلام! به سمتم قدم برداشت._ سلام! خوش اومدي! بشین برات چیزي بیارم.
نگاهی به ساعت مچی ام انداختم و با دیدن عقربه ساعت شمار روي عدد هفت گفتم: نه ممنون بریم دیگه دیر میشه! به سمت آشپزخانه قدم برداشت و گفت: من نمیام؛ خودت برو! اخمی کردم و عنق شدم… عه داریوش چقدر لوس شدي! زود بهت بر می خوره هر چیزي!