دانلود رمان در جگر خاریست از نسیم شبانگاه کامل رایگان
ژانر رمان : عاشقانه، اجتماعی
تعداد صفحات : ۱۶۳۷
خلاصه رمان : قصه نفس، قصه یه مامان کوچولوئه، کوچولو به معنای واقعی… مادری که مصیبت می کشه و با درد هاش بزرگ میشه. درد هایی که مثل یک خار میمونن توی جگر. نه پایین میرن و نه میشه بالا آوردشون…
قسمتی از داستان رمان در جگر خاریست
تابستونه… فصل شادی و خنده…. فصل بازی توی کوچه مثل چند تا پرنده… فصل سر زدن به هر جااا…. به کوهستاند به جنگل…. از رو این آشپزخونه سرک میکشم تا ببینم کدوم شبکه شهرستانه که داره بچگی ها رو زنده میکنه… داره به یاد میاره که گرچه کم، گرچه کوتاه، ولی بودن… روزایی که توش بی قیدانه خندیدیم…
از ته ته دلمون خندیدیم… خندیدیم… اونقدر زیاد خندیدیم که گاهی دل درد گرفتیم… اونقدر که روزگار حسودیش بشه… حسودیش شد. آبتینو نگاه میکنم که تا یه ربع پیش داشـت مستند میدید!.. آخی.. طفلی خوابش برده.. میرم بالا سرش… تبش نسبت به دیشب خیلی کمتره…
بچم اوریون گرفته… نمیدونم چطور مریضی هست…. تا حالا کنجکاو نشـدم که برم دنبالش که ببینم چیه… خیلی محتاطانه و گنگ فقط حرفای دکتر و گوش میدم… اجازه نمیدم از جاش تکون بخوره… اجازه نمیدم آذین نزدیکش بشه… دیروز و امروز نرفتم سرکار و مطمئنم بازم حکمتو تبدیل کردم
به یه دیگ در حال قل قل و غرغر…. حس میکنم دیگه وقتشه…. امروزه فرداست که سوپاپ اطمینانش در بره و…. و بومب… یه انفجار که به غیر من چند تا دیگه از کارمندای مثل منش رو مستفیض کنه. ولی چه کنم… نمیتونم که بیخیال بچمو سلامتیش بشم که!!! تابستونه و سر حنا به شدت شلوغ…