دانلود رمان کوچ پرستوها از گیتا قنبر کامل رایگان
ژانر رمان : عاشقانه، اجتماعی
تعداد صفحات : ۱۷۶
خلاصه رمان : پرستو دختر جوان و زیبایی است که علاقه ی زیادی به تحصیل دارد و به همین خاطر خواستگاری پسرعمویش حسین را که از بچگی به نام هم هستند را رد می کند. رابطه ی دو خانواده بر سر این موضوع سرد شده و حسین که بورس تحصیلی دارد با ناراحتی برای ادامه تحصیل از کشور خارج می شود… با خواستگاری امیر که دوست صمیمی برادر پرستو است و وضع مالی خوبی دارد پدرش به او برای ازدواج فشار می آورد و…
قسمتی از داستان رمان کوچ پرستوها
از اینکه از اتاقم بیرون بیایم دلم هری می ریخت. بعد از اینکه مادرم کمی پدرم را دلداری داد آمد تو اتاقم و گفت: -خیالت راحت شد؟ رفتند. پسر به این خوبی را رد کردی ببینم که چه غلطی می خواهی بکنی. محل نگذاشتم و رویم را برگرداندم. شش روز به آخر تعطیلات مانده بود
تنها زمانی که از اتاق بیرون می آمدم که پدر خانه نبود و شام و نهارم را در اتاقم می خوردم، مادر می گفت: چند روز جلوی چشمش آفتابی نشو تا آب ها از آسیاب بیفته. تنها دو روز به آخر تعطیلات مانده بود. آن دو روز را هم تا شب در اتاق ماندم، خانه مرتب پر و خالی می شد
ولی از ترس پدر جرئت نکردم از اتاق بیرون بیایم. دو سه شب مانده به آخر تعطیلات محمد به اتاقم آمد و گفت: – پرستو آمدم با پدر آشتی ات بدهم. گفتم:فکر نمی کنم او قبول کند و مرا ببخشد. گفت: چرا حسین را جواب کردی؟ گفتم: -فقط برای اینکه فکر کردم که کردها متعصب هستند و بعد نگذارند درسم را ادامه بدهم،
محمد من دلم می خواهد به دانشگاه بروم وگرنه حس می کنم زندگیم به پوچی گذشته… _حسین خودش تحصیل کرده است بی سواد که نیست نگذارد تو درس بخوانی هر چند فکر نکنم با لجبازی های عمو دوباره بر گردند. حالا بلند شو بریم دل پدر را به دست بیاوریم از اتاق که بیرون آمدیم روبروی پدر نشستم…