دانلود رمان معمار عشق از دوشیزه کامل رایگان
ژانر رمان : عاشقانه، اجتماعی
تعداد صفحات : ۲۹۷
خلاصه رمان : داستان رمان درباره دختر و پسری می باشد که خانواده های آن ها بدون نظرخواهی از دختر و پسر به صلاح دید خود این دو را برای ازدواج با هم در نظر گرفته اند. دختر و پسر به دلیل شرایطی که هر کدام دارند، مجبور می شوند که تن به این ازدواج بدهند. اما حضور شخص سومی باعث می شود که مسیر زندگی آنها سخت و ناهموار بشود…
قسمتی از داستان رمان معمار عشق
با کلیدی که از رو کلید باراد یواشکی برای خودش ساخته بود درو باز کرد و رفت تو… ولی بادیدن باراد که انگار منتظرش بود همونجا جلوی در خشکش زد… با اینکه زمان مشخصی واسه رفت و آمدش نداشت ولی هیچوقت تاحالا پیش نیومده بود که ساعت یازده و نیم صبح خونه باشه…
اونجا بود که فهمید باراد غیر قابل پیش بینی تراز این حرفاس… درو بست ورفت طرفش… طبق معمول این مدت ضربان قلبش تند شد و هنوز نمی دونست علتشو… سلام داد و سرشو بلند کرد تا توضیح بده که نگاه باراد و روی کلیدای دستش خشک شده دید… – کلیدای خونه رواز کجا آوردی ؟؟؟
نمی خواست یه جوری رفتار کنه که انگار متهمه… ولی لحن باراد ناخودآگاه این حس و بهش می داد… اون روز … که جا گذاشتیش از روش ساختم… نگاه طوفانی و فک منقبض شده بارادو که دید سریع گفت: خب من که نمیتونم از صبح تاشب… توخونه زندانی باشم… بدون کلیدم دیگه نمیشد بر گردم…
مجبور شدم… پوزخند گوشه لب باراد براش نامفهوم بود. ولی سعی کرد به خودش مسلط باشه… -هوم… مجبور شدی… باشه… چند قدم بهش نزدیک شد… – کجا بودی این وقت صبح؟؟ رفته بودم به مادرم سر بزنم… – فقط به مادرت؟؟ حدس میزد از طریق مادرش فهمیده باشه…