دانلود رمان آقا یوسف از پرستو مهاجر کامل رایگان
ژانر رمان : اجتماعی
تعداد صفحات : ۳۲
خلاصه رمان : داستان در مورد مردی به نام آقا یوسف هست که کلا با زن مشکل داره نمی تونه زن نگه داره، از دخترش خواهش می کنه براش بره خواستگاری ولی دراین میان اتفاقات خیلی ناگواری می افته و ادامه ماجرا….
قسمتی از داستان رمان آقا یوسف
_محمد حسین. _بله بابا جون. _تو چرا یکسره تلوزیون روشن می کنی سر ظهرا چه معنی داره؟ وقتی که ما خوابیم اینقدر سروصدا کنی، یکم آروم بنشین، یکسره جنب وجوش داری، خوب نیست. یوسف بسه… تمومش کن، تو به بچه ی منم گیر میدی،
در یخچال باز نکن! تلوزیون روشن نکن! مگه زندانی تو هستیم؟ نخیر آقا یوسف این جوری نمی ش ، دیگه تحمل ندارم! طلاق می گیرم. _برو طلاق بگیر، هر غلطی دلت می خواد بکن، نوبرش آوردی، والا دست به سیاه سفید نمی زنی،
و یک بالش میزاری زیرت، دمپایی می پوشی و رژه میری طفلک پریسا دائم آشپزی می کنه، زن گرفتم که به خونه و زندگیم برسه… نه این که یک نون خور اضافی بشه. _یوسف خیلی بی چشم ورویی… برو بابا! والا غذا از بیمارستان میاری،
معلوم نیست که ته مونده های مریض هارو جمع می کنی، به خورد ما میدی! مرده شور خودت و قیافت باهم ببرن، توالت شوی بدبخت. گمشو کلا از زندگیمون برو بیرون… طلاق بگیر! یک ریال بهت نمی دم… _خواهیم دید آقا یوسف…