دانلود رمان اسارت شیرین (جلد اول) مترجم مهدیس کامل رایگان
ژانر رمان : عاشقانه، خارجی
تعداد صفحات : ۲۷۶
خلاصه رمان : من سامانتا هکر FBI هستم. وقتی پشت صفحه کامپیوتر میشینم، با همه فاصلهای امن دارم. دختری منزوی، قدرتمند و تا به حال هیچ مردی من رو تو زندگیش نداشته.. اما داستان از جایی شروع شد که... اسیر دستهای پروردگار مواد مخدر کلمبیا، آندرس مورنو شدم. اون زخمی و ترسناکه. و برادر بیرحمش کریستیان دستور داد که من رو بکشن. من سعی کردم برای حفظ خودم بجنگم ولی نتونستم از دستشون فرار کنم. اون میخواد که اون رو بپذیرم، ولی مغزم نمیتونه به بازی گرفتن استادانهاش جواب نده. وسواس بیمارگونهاش اشتباهه، اما شاید من هم، یه بیمار روانی باشم …
قسمتی از داستان رمان اسارت شیرین
بعضی از روزهای من گنگ بود. اما طبق بررسی من، دقیقا سه هفته در اسارت بودم این آخرین مهلت کریستیان و آندرسه. من به خوبی رفتار کردم، مطمئنا گروگان گیرم فکر میکنه آماده ام تا بهم دسترسی به اینترنت بده و بهم اعتماد کنه. سپس میتونم در نهایت ازش دورشم و به دفتر برگردم.
برگردم پیش دوست هام. برگردم به دکس! من این ها رو توی عمق دلم دفن میکنم توجه ام رو به سمت کتاب معطوف کردم. فقط چند دقیقه در حال خوندن بودم زمانی که در اتاق خواب باز شد و آندرس داخل اومد اواسط بعد از ظهر بود. هنوز نباید میاومد و آتش توی چشم هاش پیچ و تاب می خورد.
زخمش ترسناکتر دیده میشد. حرکاتش اون روزی که من رو به صندلی بست رو نشون داد و تهدید به صدمه زدن در حالی که عصبانی بود. من بر روی تخت فرار کردم و دستم رو به مقابلش گرفتم: «صبر کن! آندرس، صبر کن لطفا». اون سخت و متوقف شد. «تو ناراحتی» من به سرعت گفتم:«من اون رو
دوست ندارم زمانی که تو این رو دوست داری. میترسونیم. لطفا نه… بهم آسیب نرسون.» قلبم پیچ خورد کلمات لب هام رو ترک کرد. اون ممکنه گاهی درد بهم بده همیشه به طور کامل روی خودش کنترل داشت به دقت مدیریت میکرد، اما الان کنترلی نداشت. من چقدر التماس کردم تا بهم آسیب نرسونه…