رمان آقای اسپنسر (جلد دوم) از T_L_Swan دانلود رایگان

رمان آقای اسپنسر (جلد دوم) از T_L_Swan با لینک مستقیم

دانلود رمان آقای اسپنسر (جلد دوم) از T_L_Swan کامل رایگان

ژانر رمان : عاشقانه، طنز

تعداد صفحات : ۱۹۰۲

خلاصه رمان : اون جذاب و بزرگ‌ بود. در تموم انگلیس بدترین شهرت رو داشت. با تمام مدل‌ها و بازیگرهای مشهور قرار میذاشت و به یه زن‌باز شیاد معروف بود. اولین ملاقاتمون توی یه عروسی بود جایی که اون من رو تا بیرون تعقیب کرد. دومین ملاقاتمون منجر به دعوایی بزرگ شد که آخر سر از خونه‌ام بیرونش کردم. سومین ملاقاتمون، وقتی بود که من به یه قرار کورکورانه رفتم. وقتی از اون ‌طرف میز یه جفت چشم آبی آشنا رو که روبروی دوستم نشسته بود دیدم سوپرایز شدم…

قسمتی از داستان رمان آقای اسپنسر

به اطرافم نگاهی انداختم. بلافاصله نوعی احساس گناه وجودم رو پر کرد. و آروم سرم رو تکون دادم. اوه خدای من! دلم زیر و رو شد. اون دوباره انگشتش رو خم کرد و لب پایینم رو گاز گرفتم. سرم رو پایین انداختم تا لبخندم رو مخفی کنم. برادرم پرسید: «نوشیدنی میخوای شارلوت؟» ؟ « بله لطفا. »

لبخند زدم درحالی که تمرکز کرده بودم تا دوباره به سمت آقای اسپنسر نگاه نکنم. پدرم با مردی که کنارمون بود صحبت می کرد و من مضطرب به اطرافم نگاه کردم. مطمئن نبودم که برم تا با آقای اسپنسر حرف بزنم یا نه؟ نه این فکر خوبی نیست. شاید باید برم و در عوض یکم هوای تازه بخورم.

توی گوش پدرم زمزمه کردم: « من میرم دستشویی زنونه.» «باشه عشق من.» اون لبخند زد درحالی که من دستم رو روی شونه اش گذاشتم. از سالن عبور کردم و به تراس پشتی رسیدم و از پله ها پایین رفتم. چراغ های افسانه ای اطراف باغ رو روشن کرده بودن و فضایی رمانتیک ایجاد کرده بودند.

پیشخدمت ها اطراف باغ با سینی هایی فانتزی که پر از نوشیدنی بود می چرخیدن. این عروسی خیلی فوق العاده بود و توجهشون به جزییات غیرقابل وصف و بی نقص بود. در امتداد مسیر دستشویی پایین رفتم. همینکه به اونجا رسیدم داخل رفتم و در رو پشت سرم بستم. بالاخره به آرامش رسیدم…