دانلود رمان من نامادری سیندرلا نیستم (جلد اول) از بهاره موسوی کامل رایگان
ژانر رمان : عاشقانه
تعداد صفحات : ۱۲۳۷
خلاصه رمان : سمانه زیبا ارام و مظلوم دل در گرو برادر دوستش دکتر علیرضای مغرور میدهد ولی علیرضا با همکلاسی اش ازدواج میکند تا اینکه همسرش فوت میکند و خانواده اش مجبورش میکنند تا با سمانه ازدواج کند. حالا سمانه مانده و آقای مغرور که علاقه ای به او ندارد و سه بچه تخس که قراره سمانه رو فراری بدند.
قسمتی از داستان رمان من نامادری سیندرلا نیستم
“امیرعلی” دلم حسابی گرفته بود احساس می کردم مسخره خاص و عام شدم وقتی ستاره زنگ زد و با تمسخر گفت: چی شده آقا امیر علی تغییر شغل دادی دلقک بازی ها چیه زنت سرت در میاره البته شاید اینجور پسند شدی ولی خدایی فکر نمی کردم اینقد خانم باحالی داشته باشی باهاش داشته پیر نمیشی.
کسی نبود که نداند ستاره عاشقانه من را دوست داشته واگر دل در گرو رها نداشتم بدون شک ستاره را بخاطر این همه محبتی که نسبت به من داشت زیر سر می گرفتم و به خواستگاریش می رفتم. ولی خوشبختانه من عاشق رها بودم رهای دیوانه ام با اینکه حسابی دلم ازش پر بود،
ولی از آرامشی که از رها می گرفتم راضی بودم و این زندگی را دوست داشتم. بدون شک فرستادنش به خانه پدریمان خودش تنبیه بزرگی برایش است چون هیچ کس بهتر از من نمی داند که چقدر بدش میاید شب بدون من جایی بماند،
بقول خودش صدای نفس های عمیقم لالایی شبانه اش است و گذاشتن دستم به زیر سرش بالشتش. خودم را برروی تخت انداختم و بالشتش را برداشته و عمیق بو کردم. هنوز بوی شامپوی سرش بر روی بالشت بودو حسابی باعث دلتنگیم میشد…