دانلود رمان راننده سرویس از sun daughter کامل رایگان
ژانر رمان : عاشقانه
تعداد صفحات : ۱۶۶
خلاصه رمان : چهار تا دختر دبیرستانی که رفیقای چندین ساله هستن و در یک دبیرستان درس میخونن و هم رشته هستن و بعد از گذشت شیش سال همکلاسی بودن… کلاس هاشون دو به دو عوض میشه و روز بعدش هم راننده سرویس سابقشون… و راننده جدید یه پسر جوونه که…
قسمتی از داستان رمان راننده سرویس
پسر جوان در اشپزخانه ایستاده و سرش را به دیوار تکیه داده بود.سورن از او پرسیده بود: حالت خوبه؟ پسر جوان: ممکنه یه لیوان اب به من بدید… سورن: البته… و به سمت جعبه ای که روی اُپن بود رفت… یک لیوان از ان بیرون اورد… باید به فکر دم کردن چای می بود… اما گازش را که وصل نکرده بودند…
به سمت ظرفشویی رفت… اب را که باز کرد… با چند صدای ناهنجار… مایع قهوه ای رنگی از شیر بیرون زد که هیچ شباهتی به اب نداشت… سورن مستاصل به او خیره شده بود و گفته بود: می بینید که… مرد جوان هم لبخندی به رویش پاشیده بود و گفت: مهم نیست…
و همان لحظ صدای مرد راننده بلند شد: اکبر کدوم گوری موندی تو… بجنب ظهر شد… و پسری که اکبر خطاب شده بود با سرعت از اشپزخانه بیرون رفت. سورن اصلا از لحن ان مردک شکم گنده خوشش نیامد… او هم از اشپزخانه بیرون امد و به حیاط رفت. هنوز راننده و پسر جوان دیگر مشغول صحبت بودند.
به ظاهرشان خیره شد… پسر جوان که ابروهای پیوسته اش بی شباهت به ابروهای راننده نبود حدس زد که رابطه ای مثل پدر و فرزندی میانشان باشد… راننده پرسید: یه چایی نمیخوای به ما بدی؟ سورن در دل گفت: نه اینکه خیلی کار می کنید… عرق ریختید… سکوت کرد…