رمان نهلان از زهرا ارجمندنیا دانلود رایگان

رمان نهلان از زهرا ارجمندنیا با لینک مستقیم

دانلود رمان نهلان از زهرا ارجمندنیا کامل رایگان

ژانر رمان : عاشقانه، اجتماعی

تعداد صفحات : ۱۹۲۹

خلاصه رمان : نهلان روایت زندگی زنی به نام تابان میباشد که بعد از پشت سر گذاشتن دوره ای تاریک از زندگی خود، در کنار پسر کوچکش روزهای آرامی را می‌گذراند و برای ساختن آینده ای روشن تلاش می‌کند، تا این که ورود مردی به نام حنیف زندگی دو نفر آن ها، به مرور همه چیز تغییر داده و … تابان زنی است که روزگار پذیرای مسئولیت های سنگینی کرده است! مسئولیت هایی که به دوش کشیدنشان راحت نیست اما تابان قوی تر و سر سخت تر از این حرفاست !

قسمتی از داستان رمان نهلان

از تمام دیروز و برگشت ایمان تا حالا توی یک محیط پرصدای عجیب و غریب دست و پا می زدم حالا اما دوساعتی فرصت بود تا به عکس العمل ایمان بیشتر فکر کنم و شاید درموردش باحنیف هم صحبت کنم. اول قهوه ای درست کردم تا خمودی ذهنم از بین برود و بعد از نوشیدنش رفتم سراغ تلفن همراهم

حنیف این ساعت سرکار بود اما بیشتر از این نمی توانستم خود خوری کنم. نیاز داشتم خودش خیالم را راحت کند و بعدش من بمانم و تحلیل این روزهای زندگی ام. شاید بعدش میرفتم سراغ افسون، صحبت کردن با او بیش تر از هر چیزی نیاز من بود. تلفنش چند بوق طولانی خورد و جوابی که

عایدم نشد مطمئن ترم کرد که حالا سرکار است و من باید بیش تر توی فضای ذهنی ام اسیر بمانم. برای این که دیوانه نشوم راه افتادم سمت اتاق ایمان، تابلوی نیمه کاره اش را روی میز پوشانده بود. نرفتم تا ببینمش نمی خواستم به حریمش تعدی کنم فقط ایستادم مقابل قفسه هایش و شیشه

تیله ها را لمس کردم انگار هر کدامشان کلی صدا داشتند توی سرم زنگ خوردن تلفن همراهی که هنوز توی دستم بود نگاهم رااز شیشه ها جدا کرد. خودش تماس گرفته بود و من چقدر نیاز داشتم به این صحبت دونفره! _حنيف! _جانم؟ تماس گرفته بودی داشتم سرویس می کردم اسانسورو، نتونستم جواب بدم …