دانلود رمان خرمن ماه (سه جلد در یک فایل) از زهرا کامل رایگان
ژانر رمان : عاشقانه
تعداد صفحات : ۲۲۳۲
خلاصه رمان : ماوا حسینی پناه، روانشناس قَدَر و نازداری است که زنانگی و جذابیت با تار و پود او سرشته شده دخترکی دلبر که نازِ صدایش، تن ظریفش ارامش بخش یک مرد است. یک توطئه و یک دزدی… او حالا در اسارت قدرتی شوم است. گروهکی مخوف، تاریک و غارتگر گروهکی که اشک و خون یک دختر را تقدیم مردهای قدرتمندی میکند. مردهای قدرتمندی که جسم و روح یک دختر را دریده و خشم بی نهایتشان را با وجود نازدار دخترها ارام می کنند …
قسمتی از داستان رمان خرمن ماه
“ماوا” برای چندمین بار منتظر به ساعت نگاه کردم. سه ساعت بود که رفته بود گفته بود نهایت یک ساعته باز می گردد. قرار بود باهم به شهر برویم، پس چرا نمیآمد؟ دستی به بلوز و شلوار آبی و مشکی ام کشیدم و از روی تخت برخاستم. موهایم را سفت بالای سرم بسته بودم و حال
اذیتم میکرد. کلافه دستی به کش مویم کشیدم و موهایم را از حصار آن آزاد کردم. احساس سبکی و راحتی بلافاصله باعث شد لبخندی بزنم و زمزمه کنم “اخیش” با سر انگشتانم مشغول ماساژ کف سرم شدم. خیلی زود حواسم پرت شد و خودم را در آرامش این ماساژ غرق کردم. چقدر احساس
خوبی داشت. سر بلند کردم تا موهایی که اطرافم رها شده بود را پشت گوش بزنم که با اویی که به در اتاق تکیه داده بود، رو به رو شدم. لبخند بی اختیار روی لب هایم شکل گرفت و همانطور که دست راستم بین موهایم بود، از روی تخت بلند شدم: کی اومدی؟ نمیدانم چرا، جنس سکوتش را
دوست نداشتم. حتی حالتِ زمهریر چشمانش را هم نمی خواستم. سكوتش، علتی شد تا فاصله را به اتمام رسانده و بیخیال ماساژ موهایم شوم مقابلش که ایستادم، بی اراده دست دراز کرده و خواستم دستانش را بگیرم اما حرکت تند و ناگهانی ای مبهوتم کرد، جوری دستش را عقب کشید و …