دانلود رمان زئوس از آرزو نامداری کامل رایگان
ژانر رمان : عاشقانه، انتقامی
تعداد صفحات : ۵۰۱۸
خلاصه رمان : سلیم… مردی که یه دنیا ازش وحشت دارن و اسلحه جز لاینفک وسایل شخصیش محسوب میشه… اون از دروغ و خیانت بیزاره و گناهکارها رو به روش خودش مجازات میکنه.. کی میدونه اون چند نفر رو کُشته…؟ به اون میگن زئوس، چون این نام برازنده ایزد آسمان رخشان و الهه ی یونانیان هست… حالا چی میشه اگر یک زن… یه دختر با چشم های شیطانیش، با هدف قبلی وارد زندگی این مرد فوق ترسناک بشه…؟ خیانتش قابل بخششه…؟ و یا مجازاتی جز مرگ در انتظارش نیست…؟
قسمتی از داستان رمان زئوس
دکمه ی اولش را باز می کند و پای این آزادی، بهای گزافی را پرداخت کرده است..! بهایی به اندازه ی سه ماه…! خب آسان هم نبود مبرا شدن از آن همه جرمی که به پای او نوشته بودند. همه ی جرم هایی که او مرتکبشان نشده بود و حالا در هوای بیرون نفس می کشید…! کوچه و خیابان های تهران را
که می بیند، رگ هایش متورم می شوند. تاکسی کهنه و کار کرده، تق و لق می شود… بوی دود مانده ی سیگار می دهد. راننده از نداری می نالد. از چهل و پنج هزار تومنی که بهای یک شانه تخم مرغ است…! از کرایه و دستمزدی می گوید که نمی تواند حتی اجاره ی خانه اش را با آن پرداخت کند…!
این بین گاهی به سر تراشیده ی سلیم نگاه می کند… به اخم های غلیظش به قیافه ای که خطرناک به نظر می رسد و حتی آن زخم کوچک کنار ابرویش..! زیادی حرف نزد..؟ دیگر ادامه نمی دهد و فقط یک کلام می پرسد: گفتی میری سر قبرا…؟ _آره… _خوش اومدی عزیز دلمممم…! زن دستانش را دور
کمر سلیم گرد می کند و با شعف، سر روی شانه اش میگذارد. صورتش را با عطش و دلتنگی به همان نقطه میمالد و از بوی تنی که هیچ وقت تغییر نمی کرد، ضعف می کند._نمیدونی چقدر خوشحالم… دارم از دیدنت بال در میارم سليم… دارم دیوونه میشم که اینجایی…! دستان سلیم کنار تنش آویزان میمانند…