دانلود رمان همه زخم های من از عشق است از شمسی جلفا کامل رایگان
ژانر رمان : عاشقانه
تعداد صفحات : ۱۴۳۳
خلاصه رمان: رها از جانان خداحافظی کرد و گوشی کرم رنگ را سرجایش میگذاشت که صدای همسرش را شنید که با خنده میگفت: غمت نباشه من عاشقتم. رها منتظر ماند تا حرف های عشقش تمام بشود و بعد با خوشحالی تماس تلفنی را قطع کرد و مشغول مرتب کردن صفحه میز کارش شد همچنان گرم تمیز کردن بود که بیاختیار آهی از دلش بیرون جهید.
قسمتی از داستان رمان همه زخم های من از عشق است
مادر بزرگم همیشه میگفت. عشق چیزی نیست که بتونی با چشمت ببینی عشقی که میگن روی قلب آدمه نشسته اون فقط یه حسه. او راست میگفت عشق آدم عاشق رو نمیشه دید از حس و حالش میتوان فهمید که دوست داشتنی تو کار هست یا نه؟ اما قلبم با همه قلب ها فرق میکرد قلبم فقط
فقط عشق بود هم جنسش هم رنگش کاش آقاجون دست به کارد میشد بر دلم میزد و پرده دری میکرد و خود با چشم خویشتن میدید که قلبم عاشق عاشق هست و روی قلبم عشق را با معنی علاقه شدید قلبمی حک کردند و هی این جمله چشمک میزد و تکرار میشید چرا که دوست داشتن ها
را باید تا ابد تکرار کرد شاید اینجوری مجبور میشد که از این همه سماجت برای داماد کردن فرهاد دست بردارد. با همه این تفاسیر با همه ناراحتی و پریشانی ها من آینده رو روشن می دیدم و به خودم آفرین میگفتم چرا که راه سختی را آمده بودم. وقتی اقاجونم آنگونه پی فرهاد بود یعنی داشت تیشه
میزد بر ریشه عشقم داشتم نابود میشدم آنقدر حالم بد بود حتى نمیتونستم گریه هم بکنم و خودمو راحت کنم حتی دیگه به بغض هم نداشتم که بگم دارم خفه میشیم زمان هر چه میگذشت نابود و نابودتر میشدم مگه من آدم نبودم چرا این همه عذاب میکشیدم اونم تو راه عشق و دل دادگی …