دانلود رمان رز سیاه از شایسته فروغ کامل رایگان
ژانر رمان : عاشقانه، کلکلی
تعداد صفحات : ۵۲۱
خلاصه رمان : سلاله دختر غد و مغروری که به خاطر ارث و بورسیه مجبور میشه با پسر عموش ازدواج کنه اما…
قسمتی از داستان رمان رز سیاه
از دانشگاه خارج شدیم و حرکت کردیم سمت ماشین من که کوروش گفت: من رانندگی می کنم، پوریا هم کنارم شما سه تا هم عقب بشینید. سری تکون دادم و سوییچ رو دستش دادم و عقـب سوار شـدم، شقایق وسـط و سپیده هم کنار شقایق نشست، پوریا و کوروش هم سوار شدن و حرکت کرد.
هووو پیش به سوی عشق و حالا با خنده به شقایق که این حرف رو زد نگاه کردم و گفتم: -کوروش سیستم رو روشن کن باو! سپیده با خنده گفت: جووون سلاله شیطون خودم برگشت! خندیدم و کوروش یه آهنگ خفن گذاشت و شروع کردیم به رقصیدن، قبلا هم گفته بودم
من فقط پیش دوستام سلاله واقعی هستم، فقط پیش دوستام… بعد دوساعت رسیدیم ویلای کوروش اینا، ویلا خصوصی با ساحل خصوصی که حصار کشیده شده بود و از دوتا ویلا کناریش جدا شده بود . کلا جای باصفایی بود. وارد ویلا شدیم و هر کدوم از بچه ها یک طرف ولو شدن که گفتم:
زنگ بزنید شام بیارن بکپیم، من فردا می خوام برم لب ساحل ورزش! ای بابا چه حالی دختر، کوروش زنگ بزن شام من پیتزا ! منم مثل سپیده پیتزا. کوروش به من نگاه کرد که گفتم: بگیر دیگه چی کنم؟ کوروش سری تکون داد و زنگ زد به فست فودی، پوریا چمدون ها رو آورد و گذاشت کنار در!