دانلود رمان منفصل از شادی جمالیان کامل رایگان
ژانر رمان : عاشقانه
تعداد صفحات : ۱۲۳۳
خلاصه رمان : گلمیس افخمی بعد از هشت سال برگشته تا انتقام گذشته رو از آراسپ بگیره. همه چیز طبق نقشه اون پیش میره، اما اومدن یه نفر تموم معادلات ذهنی گلمیس رو بهم میریزه. کسی که داره تلاش میکنه تا گلمیس رو از آراسپ دور کنه…
قسمتی از داستان رمان منفصل
دوباره کاسه چشمم پر از اشک شد، ندیم وقتی صدایم را شنید گفت: فقط بگو کجایی دارم میام. _روی پل نشستم، دم ورودی آبیک._همونجا بمون باشه؟ گل میس هیچ کار احمقانه ای نکنی خودم را عقب کشیدم به نرده ها تکیه زدم و در حالی که پاهایم را داخل شکمم جمع کرده بودم نالیدم.
-من میخواستم خودمو بکشم. دوباره به هق زدن افتادم. ندیم نفس عمیقی کشید، صدای بلند خالی کردن بازدمش را شنیدم و گفت: گل میس چرا؟ فکر میکنی آراسپ ارزشش رو داره؟ _من به اون پسره همه چی رو گفتم اون به مامانم گفته. _صبر کن بیام حرف میزنیم. بعد از قطع شدن تماس
تکانی به خودم دادم، به سختی سرپا شدم و کیفم را برداشتم. اشک هایم تمام نمی شدند، شماره خانه را گرفتم و مامان الو را که گفت نالیدم. _نکن مامان… بذار برات توضیح بدم به خدا… _به خدا چی؟ من فرستادمت سركار یا اینکه بری بدکاره بشی؟ رفتي صاف صاف تو چشم پسر مردم نگاه
کردی گفتی من از یکی دیگه حامله شدم؟ توی عوضی کی اینطوری شدی گلی؟ من کی اینطوری بزرگت کردم؟ من چیکار کردم اینطور ناخلف شدی؟ لقمه حروم دستت دادم؟ صبح تا شب سوزن نزدم که تهش اینطوری بشه من چیکار کردم؟ هق هق کنان نالیدم: مامان… _به من نگو مامان…