دانلود رمان یاقوت سیاه از Hera کامل رایگان
ژانر رمان : عاشقانه، مافیایی
تعداد صفحات : ۲۹۹
خلاصه رمان : سوین خبرنگاری که برای مجلهش به اوکراین فرستاده میشه و اونجا باید با یه خواننده همخونه شه… کسی که در نقش خوانندهست ولی کسی از اون روی تاریکش که رئیس مافیاس خبری نداره….
قسمتی از داستان رمان یاقوت سیاه
سوین : خیسی خون روی پایین تنم رو احساس می کردم بعد احساس کردم خون داره روی پاهام بیشتر میشه به پایین نگاه کردم و دیدم که خون از پاهام به پایین سر میخوره و رو زمین میریزه نفسم نامنظم شد و به گریه افتام احساس درد ناشی از خرد شدن قلبم داشتم درونم رو پر می کرد،
چون می دونستم این خونریزی فقط میتونه یه دليل داشته باشه من داشتم بچه ای که هنوز متولد نشده بود رو از دست می دادم، بچه ای که بارها تو رویای داشتنش غرق شده بودم داشت میمرد فقط اشک میریختم همش تقصیر توئه به طرف ادوارد برگشتم اون مرده ادوارد بچمون مرده از درد نالیدم.
ادوارد: می تونستم درد روتوی جملات سوین احساس کنم با خشم به سمت تام که یه قدم به طرفم اومده بود برگشتم چاقوم رو از تو جیب پشتم درآوردم و گردن ایوانا رو گرفتم و چاقو رو روی گردنش کشیدم روی زمین انداختمش و به تامی که سعی داشت ایوانا رو بگیره شلیک کردم.
تام: به درد شونم توجه نکردم و ایوانا رو که برای نفس کشیدن میجنگید به آغوش کشیدم. _من اینجام.. من اینجام. شروع کردم به گریه کردن و تو چشمای ایوانا نگاه کردم: من خیلی متاسفم، عزیزم، خیلی متاسفم. هق هق می کردم ایوانا بالاخره دست از تقلا برای نفس کشیدن برداشت…