دانلود رمان ساقه های رقصان از پروانه قدیمی کامل رایگان
ژانر رمان : عاشقانه، اجتماعی
تعداد صفحات : ۱۱۵
خلاصه رمان : باران دختری که سال ها بدون انکه بداند دور از پدرش زندگی می کند. با برگشتن به خانه ی پدری خیلی اتفاقات و ماجراهایی برای او می افتد که او را سردر گم و گیج می کند. مدام در حال کنترل شدن از سوی پدرش می باشد و این موضوع او را بر آشفته می کند. با ترس پدرش از حضور شخصی دوباره باران از خانه ی پدری به شهر دیگری تبعید می شود که ماجراهای تازه ای را از این جا به بعد شاهد خواهد بود…
قسمتی از داستان رمان ساقه های رقصان
باران با بی تفاوتی تمام وارد سالن پذیرایی شد. نگاه خشمگین سامان او را تا میز ناھار خوری که برای صبحانه چیده شده بود ، ھمراھی کرد. با دیدن خونسردی باران به خشمش افزوده شد.- اگه میخوای تو این خونه زندگی کنی باید به قوانین این خونه احترام بذاری… باران با پوزخندی گفت:
– منظورت کدوم قوانینه؟ -آبروریزی کنی با من طرفی… من نمیتونم آبروی چندین سالمو بخاطر تو از دست بدم. باران به مادرش که با ناراحتی به آنها نگاه می کرد، گفت:- از کی تا حالا آقا سامان آبرو ھم داشته و ما نمی دونستیم… تو که زنشی برام بگو… به حراج گذاشتن دختر زنش بی شرفی نبود؟!!!…
بی آبرویی نبود ؟!!! مادرش بغضش را فرو داد و با غمی که در نگاھش ھم قابل رؤیت بود نالید: – عزیزم خواھش میکنم لج و لجبازی نکن… بخدا بیشتر از ھمه خودت از این کارت صدمه میبینی. باران با خشمی افسار گسیخته از فنجان قهوه اش را روی میز کوبید و فریاد زد:
-اون زمانی که من سرم گرم زندگی خودم بود چه کار به کارش داشتم که زندگیم رو نابود کرد… اگه لج و لجبازی ای ھم در کار باشه از طرف این نامرده… من که داشتم سامون می گرفتم اما این بی همه چیز منو به خاک سیاه نشوند… اگه بی آبروم نمی کرد الان تو خونه ی خودم بودم نه آویزون شما…