رمان شاپرک تنها از پروانه قدیمی دانلود رایگان

رمان شاپرک تنها از پروانه قدیمی با لینک مستقیم

دانلود رمان شاپرک تنها از پروانه قدیمی کامل رایگان

ژانر رمان : عاشقانه، معمایی

تعداد صفحات : ۱۱۰۹

خلاصه رمان : روشنا بعد از ده سال عاشقی روز عروسیش با آرمین بدون داماد به خونه پدری برمیگرده در اوج غم و ناراحتی متوجه غیبت خواهرش میشه و آه از نهادش بلند میشه. به هم خوردن عروسیش موجب میشه، رازهایی از گذشته برملا شه رازهایی که تاوانش را روشنا با تموم مظلومیت و معصومیتش داده… روشنا با قلبی شکسته شاهد ازدواج خواهرش با عشقش میشه و دلیل این ازدواج هم معماییه که آرمین و روشنا در پی کشف اون راز هستند.

قسمتی از داستان رمان شاپرک تنها

به آرامی وارد خانه شد. از خستگی نای ایستادن نداشت. تمام روزش در دادگاه و شلوغی سرسام آورش سپری شد. صدای آرام مادرش را از اتاق خوابش شنید. -رؤیا وکالتنامه پیشت باشه تا فردا. بعد از مکث کوتاهی صدای مادرش را مانند یک نجوای آرام شنید.

-د لعنتی اگه آرمین بفهمه چه غلطی کردی، عین یه آشغال پرتت میکنه بیرون، این چه گندی بود، بالا آوردی؟ خدا خودش کمک کنه بیشتر از این بی آبرو نشیم. بعد از مکثی دیگر صدایش به اعتراض بالا رفت. الان من باید چه کار کنم؟ از یه طرف زندگی روشنا رو نابود کردی،

از طرفی خودت لبه پرتگاه ایستادی! آخه اون غلطی که تو کردی با هیچ کاری درست نمیشه. وای به روزی که روشنا بفهمه اصل ماجرا چی بوده… خستگی فراموشش شد خون در رگهایش منجمد شد. بی اراده در را باز کرد و مسخ شده روبروی مادرش ایستاد.

هما با بهت به صورت رنگ پریده و چشمان حیرت زده و پراشک دخترش خیره شد با صدایی که شنیدنش برای رؤیا سخت بود، نجوا کرد: باید برم. بدون توجه به صدایی که از آن سوی خط شنیده میشد گوشی را به سمت پایین آورد روشنا بدون اینکه پلک بزند…