دانلود رمان معشوقه شیطان از آنیتال کامل رایگان
ژانر رمان : عاشقانه، اجتماعی، ترسناک
تعداد صفحات : ۵۹۰
خلاصه رمان : اطرافیان پرنیا فکر می کنند که پرنیا به خاطر تجربه ی وحشتناک و دردآوری که داشته دچار اختلال های روانی شده و چیزهایی که می بینه و می شنوه صرفا توهم و از علایم بیماریشه. برای عوض کردن حالش اونو با دوستای خانوادگیشون به سفر می فرستن… غافل از این که دوستاشون به شدت به احضار جن و روح علاقه پیدا کرده اند. همین علاقه زمینه ساز آشنایی پرنیا با کسی می شه که معتقده ریشه ی تمام توهماتشه…
قسمتی از داستان رمان معشوقه شیطان
صدای بلند رعد و برق باعث شد که از جا بپرم، صدای زوزه ی یاد می اومد، نیازی نبود که پرده رو کنار بزنم و خیابانو نگاه کنم. می دونستم که بارون شدیدی می باره در اتاق رو باز کردم و همین که پامو توی هال گذاشتم برق ها رفت. خونه توی تاریکی مطلق فرو رفت. نفسم تو سینه حبس شد…
از هیچ چیزی به اندازه ی تاریکی وحشت نداشتم. آب دهنمو قورت دادم. صدای بلند رعد و برق به بار دیگه منو از جا پروند. قلبم تند تند می زد. کورمال کورمال به سمت چپ رفتم و دستمو به دیوار گرفتم. چرخیدم و به سمت اتاقم رفتم. میخواستم موبایلمو پیدا کنم و با کمک نور صفحهش
چراغ شارژی رو از توی کمد در بیارم. کمی که گذشت چشمام به تاریکی عادت کرد و تونستم هاله ای از اشیای توی اتاقو تشیخص بدهم. وقتی رعد و برق زده می شد اتاق کمی روشن میشد. دستمو به میز تحریر گرفتم و به سمت تخت رفتم. همین که روی تخت نشستم رعد و برق دیگه ای زده
شد… برای کثری از ثانیه همه جا روشن شد و سایهی مردی رو دیدم که توی بالکن ایستاده بود. جیغ زدم و از جا پریدم. دستمو روی قلبم گذاشتم، بدنم به لرزه دراومد. هیچ نوری نبود و نمی تونستم سایه رو برای بار دوم ببینم. صدای خش خش غریبی از توی بالکن می اومد. ضربان قلبم با ریتم …