دانلود رمان وقت رفتن از نرگس خوئینی و پریا اصغرپور کامل رایگان
ژانر رمان : عاشقانه
تعداد صفحات : ۷۰۰
خلاصه رمان : نوشته خانم بهجت؛ به نام تک مکانیک قلب های تصادفی؛ گاهی وقت ها زندگی آنقدر پر از فراز و نشیب میشود که پس از مدتی دویدن وسط آره می ایستی سرت را بالا میگیری و میگویی:دیگه خسته شدم پس کی تموم میشه، دارم کم میارم…. ولی در همان لحظه دوباره نیرویی در تو پیدا می شود که باز هم به دویدن ادامه دهی تا…. داستان زندگی آدم هایی از جنس ما ولی ی خورده با مشکل، داستان آدم هایی که کم می یارن ولی نمی تونن از جاده سرنوشت دل بکنن…
قسمتی از داستان رمان وقت رفتن
وقتی شهر بازی رو دیدم یه جورایی ذوق کردم… زود پیاده شدم و منتظرش موندم… با هم داشتیم از چرخ و فلک بزرگ پایین میومدیم که چشمام سیاهی رفت و بدون اراده لباس میلاد و چنگ زدم… برگشت و با نگرانی به من نگاه کرد… وقتی دید حالم خوب نیست گفت: محیا چی شدی؟
از شو نه هام گرفت و منو به سمت نیمکتی که زیاد آزمون فاصله نداشت برد و نشوند… رو کرد به من و گفت: من میرم یه چیزی بخرم بخوری خوب شی، همین جا بشین… چیزی نگفتم اونم سریع به سمت بوفه شهر بازی رفت… فکر کنم فشارم افتاده بود…. نمیدونم چی شد که چشام رو هم افتاد و دیگه چیزی نفهمیدم…
با ضربه های آرومی که به صورتم خورد چشمام و باز کردم… توی اتاقی روی تخت دراز کشیده بودم و میلاد روی تخت نشسته بود و داشت با دستش به صورت من ضربه های آروم میزد… سر جام نشستم و گفتم: اینجا کجاست؟ میلاد با نگرانی نگاه کرد و گفت: اینجا خونه ی منه…
مجبور شدم بیارمت اینجا نمی شد ببرمت بیمارستان… به اتاقش نگاهی انداختم… یهو یادم افتاد که همه رو پیچانده بودم.. از جام پریدم و به سمت در رفتم و گفتم: من باید برم… صداش از پشت سرم اومد: اینجوری؟ به خودم نگاه کردم…. مانتو و شالم تو تنم نبود… با اخم بهش نگاه کردم و گفتم…