رمان سرنوشت خشن از راضیه روستا دانلود رایگان

رمان سرنوشت خشن به راضیه روستا با لینک مستقیم

دانلود رمان سرنوشت خشن از راضیه روستا کامل رایگان

ژانر رمان : عاشقانه، اجتماعی، انتقامی

تعداد صفحات : ۱۰۰۳

خلاصه رمان : یاسمین دختری که برادرش پسر دوست خانوادگیشون رو می کشه و پدر مقتول برای رضایت دادن شرط میذاره که یاسمین باید خدمتکار خونه شون بشه اما دست تقدیر، سرنوشت بی رحمانه تری برای یاسمین رقم زده و اتفاق تلخ تری برای دختر قصه میوفته که…

قسمتی از داستان رمان سرنوشت خشن

“سعید” مشغول خوردن صبحونه بودم که صدای زنگ گوشیم بلند شد، بادیدن اسم رامین خنده ای به لبم اومد و اتصال برقرار کردم. -سلام علیکم برادر، این وقت صبح دلت برام تنگ شده زنگ زدی؟ رامین: خفه شو عوضی، زود گم شو بیا پارک کنار دانشگاه. این الان با من بود؟

هیچ وقت رامین با من اینطور صحبت نکرده بود،حتی برا شوخی. -رامین اتفاقی افتاده؟ چرا عصبی تو؟ رامین: اتفاق که خیلی وقت پیش افتاده منه خر بی خبر بودم، زود بیا پارکی که گفتم و ثابت کن نامرد نیستی. گوشی رو قطع کرد و من هاج و واج داشتم به صفحه خاموش گوشیم نگاه می کردم.

با عجله بلند شدم که متوجه مامان شدم؛ اونم با بهت به من نگاه می کرد. مامان: رامین بود؟ چرا این قدر داد می کشید؟ نمی دونستم چی جوابشو بدم. -نمی دونم عصبانی بود، من برم پیشش ببینم چشه. مامان: باشه برو. زود خودمو به اتاقم رسوندم اولین چیزی که تو کمدم دیدم پوشیدم و سوئیچمو برداشتم بیرون زدم.

از ماشین پیاده شدم و به سمتی که رامین بود رفتم؛ بهش که رسیدم سلام کردم که مشت گره شدش رو حواله صورتم کرد. این کارا از رامینی که همیشه آروم و مهربون بود بعیده. با مشت دومش که اون طرف صورتم خورد به خودم اومدم و دستاشو گرفتم. -چه مرگته رامین؟