دانلود رمان بوسه بر گیسوی یار از شیرین نور نژاد کامل رایگان
ژانر رمان : عاشقانه، طنز
تعداد صفحات : ۳۸۱۵
خلاصه رمان : دو همسایه با دو دنیا و عقیده متفاوت! یه دختر قرتی و باکلاس که زندگیش نظم خاصی داره. و یک پسر لات و ناخلف که کفتربازی یکی از تفریحاتشه. امااا هردو به یه چیزی عقیده دارن. اونم اینکه میتونن اون یکی رو به زانو دربیارن!! و از اون خونه که حق خودشون میدونن فراری بدن. سر کینه و لجبازی باهم ازدواج میکنن. هیچکدوم قصد کوتاه اومدن ندارن و هر راهی رو میرن تا اون یکی کم بیاره. اما در آخر به جایی میرسه …
قسمتی از داستان رمان بوسه بر گیسوی یار
ساعت هشت صبح با شنیدن صدای پیام گوشی چشم باز میکنم باز هم… خودش است! _میای پاشو بیا بریم. از کارش وا مانده ام! واقعا نمیفهمد که با من چه کرده؟!! چطور می تواند انقدر وحشتناک باشد؟! ویران کند و اصلا به یک ورش هم نیاورد چطور همه چیز برایش تا این حد بی اهمیت و
مسخره است؟!! گوشی را روی حالت سکوت میگذارم و چشم میبندم… تا بار دیگر بغض نکنم. که میکنم! برایم اهمیت دارد بوسه ی وحشتناکی بود… حرف های خُرد کننده ای بود… چطور بی تفاوت باشم؟! هر چقدر هم حورا باشم و نخواهم کم بیاورم، اما اینبار به قدری سخت و سنگین است که
نمیتوانم واقعا دیگر توان ندارم که همچنان بخندم و به روی خود نیاورم و با روی باز از او و این بازی استقبال کنم دیگر توان ندارم باهاش رو در رو شوم و نفرت و دل شکستگی ام را پنهان کنم. ساعت نه صبح… زنگ در خانه به صدا درمی آید. خودش است؟! چند تقه به در میخورد و صدای بیخیال
و بلندش می آید: -هي حوری… من دارم میرم شرکت، اگه میخوای بیای سیم ثانيه حاضر شو بپر پایین… دو مین بیشتر صبر نمیکنم! وقتی فقط مات و مبهوت به در بسته نگاه میکنم، او دقیقه ای دیگر به در میکوبد و میغرد: اه توام بابا عنشو در میاری… گورت میای یا نه؟!! چقدر طلبکار …