رمان برگ زیتون از سارا جمشیدیان دانلود رایگان

رمان برگ زیتون از سارا جمشیدیان با لینک مستقیم

دانلود رمان برگ زیتون از سارا جمشیدیان کامل رایگان

ژانر رمان : عاشقانه، هیجانی

تعداد صفحات : ۱۴۵۱

خلاصه رمان : نگار زنی جوان که بعد از مرگ شوهرش مجبور میشه برای حضانت دخترش، صیغه ی برادر شوهری بشه که ناتوانی داره و.. در این بین برادر سومی وجود داره که قبلا به نگار دست درازی کرده و همچنان طمع بیوه ی برادرش رو داره.

قسمتی از داستان رمان برگ زیتون

آریو دسته کلیدش رو به سمتم گرفت و گفت: ماشينو قفل و در رو باز کن. چون نیاز بغلش بود سریع کارهایی که گفت انجام دادم تا که گفت انجام دا بیش از این منتظر نمونه. وقتی وارد خونه شدیم، با یادآوری این که بعد یک هفته بالاخره باهم تنها شدیم؛

افکار شیطانی به ذهنم خطور کرد. آریو به سمت اتاق رفت و گفت: یه لیوان چایی میتونی به ما بدی خانوم؟ لبخند خبیثی زدم و جواب دادم – بله که میتونم آقا. آریو متعجب با حرکت سر پرسید: چیزی شده؟ فکری که داشتم باعث میشد نتونم نیشم رو جمع کنم و گفتم: هیچی.

سریع وارد آشپزخونه شدم کتری رو پر از آب کردم و روی گاز گذاشتم. از قسمت اوپن سرک کشیدم و وقتی مطمئن شدم خبری از آریو نیست؛ سریع مانتو و شلوارم رو در آوردم بافت موهام رو هم بازکردم و با یه ست مشکی رنگ کنار گاز منتظر جوش آومدن آب شدم. _نگار چی شد این چایی پس…

آریو جلو اومد و با دیدن سر و وضعم دهنش باز موند. ریز ریز خندیدم، تابی به گردنم دادم و لب زدم: – بشین تا بریزم برات. آریو دستی به موهاش کشیدو پشت میز ناهار خوری نشست. خیلی تابلو سعی داشت تا یواشکی طوری که ضایع نباشه بتونه دید بزنه اما موفق نبود.