رمان پنجره رو به عشق از آریانا دانلود رایگان

رمان پنجره رو به عشق از آریانا با لینک مستقیم

دانلود رمان پنجره رو به عشق از آریانا کامل رایگان

ژانر رمان : عاشقانه

تعداد صفحات : ۳۷۷

خلاصه رمان : دنیل و الا دو نفر متفاوت و متضاد هم هستند الا دختری پولدار که به هیچ مردی اعتماد نداشت و دنیل پسری که بخاطر فقر وقت هیچ کاری نداشت اما در همسایگی هم قرار میگیرند و آنها هر روز جلوی پنجره منتظر هم هستند تا باهم صحبت کنند اوایل میونه خوبی نداشتند تا اینکه…

قسمتی از داستان رمان پنجره رو به عشق

صبح بیدار که شدم دیدم زوده چرا من الان بیدار شدم همیشه دیر بیدار میشدم این چند روز زود بیدار شدم عادت کردم حالا بیا و عادتو ترک کن پتورو کنار زدم و بلند شدم و پرده رو کنار زدم از پشت پنجره نگاهش کردم باز بارفیکس کار می کرد این هیکلو برای چی میخواد. -لعنتی از اینام نداشتیم.

دست به بازوم کشیدم آخی چه کوچیک بود. خندم گرفت برگشتم بهش نگاه کردم از اونجا پایین اومد و رفت سمت دستکش ها دستش که کرد شروع به بوکس کرد منم دست به سینه که برگشت طرفم مشتی به طرفم زد -یعنی میخواد بگه تورو میزنم.بیجا کرده اخم کردم بهش دستکشو بیرون کشید و چیزی نوشت.

– خسته نمیشی. دفترمو آوردم و با خودکار روش نوشتم -از چی؟ نوشت و به شیشه چسبوند -از دید زدن؟ -واقعا فکر میکنی تورو دید میزنم چی داری مگه؟ این براش نوشتم سرشو پایین انداخت و بعد پشت کرد بهم من چیزی نگفتم که عجیب باشه چش شد بعد کمی برگشت و چیزی نوشت روش -راحت باش.

یعنی ناراحت شد شونه ای بالا انداختم اما نتونستم و تفاوت باشم نوشتم -ناراحت شدی؟ -چرا باید از تو ناراحت بشم؟ -نمیدونم رو نوشتم به شیشه چسبوندم -کار دارم بعدا میبینمت و اینو نوشت متعجب نگاش کردم میبینمت یعنی چی -نکنه میخواد ببینتم یا نه اصلا شاید بگه از پنجره و دستمو به چونم زدم…