رمان اژین از معصومه نوروزی از دانلود رایگان

رمان اژین از معصومه نوروزی با لینک مستقیم

دانلود رمان اژین از معصومه نوروزی کامل رایگان

ژانر رمان : عاشقانه، اجتماعی

تعداد صفحات : ۵۹۱

خلاصه رمان : رمان اژین سرگذشت چند خانواده را بیان می‌کند. اژین سرگردان میان دو عشق، معشوق قدیمی و معشوق حال، خیانت‌هایی که خواسته و ناخواسته خنجری می‌شود بر روان آن زن‌ها و پدری که جز آبروی خویش، روان دخترهایش زیاد برایش پر معنا نیست. معشوقی که از خیانت می‌گذرد ولی همچنان شک و تردید در دلش خانه کرده است.

قسمتی از داستان رمان اژین

شش ماه از تعمیر سقف خانه می گذشت و باز هم روزهای تکراری داشتن تکرار می شدن و غرور آفتاب، عجیب دلگیر بود. با صدای دوستم، عبدالرحمان که صدایم میزد، چشم از غروب آفتاب گرفتم. – انگاری اینجا کارت تموم شد. بپر ته موتور که یه دوری تو شهر بزنیم و یه تفریحی بکنیم.

نیشخندی روی لبم جا خوش کرد و زیر لب کلمه «تفریح» رو برای خودم تکرار کردم؛ عجب تفریحی داشتیم ما! تیکه پراندن به دختران جوان و خندهای که بعد از آن نصیبمان میشد؛ من هم بدم نمیاومد که به چند دختر تیکه بپرونم و بخندم، واقعا نمیدونم چرا تازگی ها نسبت به جنس مونث کشش پیدا کرده بودم

و شور و حال دیگه ای داشتم. ته موتور می شینم و به همراه عبدالرحمان تو کوچه ها و خیابون های مهاباد، داشتیم برای خودمون می گشتیم. سمت بازار که حرکت کردیم، عبدالرحمان به دختری که معلوم بود از کلاس برمی گشت، تیکه انداخت و به خاطر اخم دختر، ما قاه قاه خندیدیم.

عبدالرحمان بیشتر به موتور گاز داد و هر دو با سرخوشی از شدت هیجان، دیوانه بازی در می آوردیم. تنها این کارهای بچه گانه بود که میتونست من رو از فکر کردن به اوضاع خانواده ام و خودم بیرون کنه. به سر کوچه مون که رسیدم، از ته موتور پایین پریدم…