دانلود رمان هابیت از جی آر آر تالکین کامل رایگان
ژانر رمان : تخیلی، فانتزی
تعداد صفحات : ۲۱۳
خلاصه رمان : این کتاب درباره نجیبزاده روستایی جوانی است سیساله به نام بیلبو بَگینز که در رفاه و آسودگی و کممیلی نسبت به تلاش و با عادت به تنبلی درون خانهای زندگی میکند که نیاکانش به بهترین شکلی سامان دادهاند. روزی هنگام صرف چای، سیزده کوتوله به ملاقاتش میآیند که هدفشان این است که گنجینه پدرانشان را، که در دست اسموگ، اژدهای کریه، است بازستانند… بیلبو که راضی به پذیرفتن نیست به رغم میل خود… *به پیوست ارباب حلقه ها*
قسمتی از داستان رمان هابیت
*بره بریانی* بیلبو از جا پرید و لباس خان هاش را تن کرد و وارد اتاق پذیرایی شد. آنجا جز آثار و بقایای صبحانه ای مفصل که با عجله صرف شده باشد، اثری از کسی به چشم نمی خورد ، بلبشوی عجیبی توی اتاق حاکم بود و کوه ظرف های سفالی نشسته توی آشپرخانه دیده می شد.
انگار از هر چه دیگ ماهیتابه داشته استفاده کرده بودند. شست و شو واقعیتی چنان نومید کننده بود که بیل بو مجبور شد باور کند میهمانی دیشب آن طور که دلش می خواست بخشی از خواب های بد دیشب نبوده است. در واقع فکر اینکه بدون او گذاشته و رفته اند، بی آن که با بیدار کردنش
اسباب مزاحمت را فراهم بکنند (در ضمن فکر کرد ولی یک تشکر خشک و خالی هم نکردنده ) روی هم رفته مایه آسایش خاطرش شده اما به نحوی این احساس سرخوردگی جزیی را نمی توانست کاریش بکند. این احساس شگفت زده اش کرد به خودش گفت: «احمق نشو بیلبو بگینزا اژدها و این همه مزخرفات عجیب و غریب،
آن هم در سال تواه این طور شد که پیش بندش را بست و آتش روشن کرد و آب جوشاند و ظرف ها را شسته بعد قبل از اینکه شروع به رفت و روب اتاق نهارخوری کند، یک صبحانه مختصر و دلچسب توی آشپزخانه صرف کرد. آن موقع خورشید داشت می درخشید، و در جلو باز بود طوری که…