رمان طهران۵۵ از مینا شوکتی دانلود رایگان

رمان طهران۵۵ از مینا شوکتی با لینک مستقیم

دانلود رمان طهران۵۵ از مینا شوکتی کامل رایگان

ژانر رمان : عاشقانه، اجتماعی، معمایی

تعداد صفحات : ۲۸۰۳

خلاصه رمان : در مورد نوا دختری جسور و عکاسه که توی گذشته شکست بدی خورده، اما همچنان به زندگیش ادامه داده و حالا قوی شده، نوا برای نمایشگاهه عکاسیش میخواد از زن های قوی جامعه که برخلاف عرف مکانیک شدن عکس بگیره، توی این بین با امیریل احمری و خانواده ی احمری آشنا میشه که هنوز هم روش های سنتی توی همه چیز دارن و پدربزرگش،خلیل، رازی پیش جهانگیر احمری داره که نوا رو کنجکاو کرده…

قسمتی از داستان رمان طهران۵۵

با خیال راحت تکیه داد به صندلی و گوشی اش را در دست گرفت. نتهایش را باز و برنامه ی فردایش را سرسری مرور کرد. دو تایم عکاسی تولد و کودک، برای صبح و بعد از ظهر ثبت کرده بود و مهم تر از آن قول داده بود که خلیل را هم خودش به دکتر ببرد و با این اوصاف هیچ جای خالی برای دوباره رفتن به آن گاراژ را

نداشت. با موافقت نکردن احمری همه ی کارهایش بهم گره خورد؛ مثلا امروزش را کامل خالی کرده بود تا به کارش در گاراژ سر و سامان دهد و برنامه ی عکاسی در آن را اوکی کند اما حالا داشت دست از پا درازتر برمی گشت و هیچ چیز هم عایدش نشده بود.

می ترسید که فرصت فردا را هم از دست بدهد و دیگر نتواند که احمری را راضی کند و همه ی نقشه هایش نقش بر آب شود. دفتر مخصوص نوبت دهی عکاسی هایش را از کوله بیرون کشید و شماره تماس دخترکی که عکاسی تولد داشت را برداشت تا شاید

فرجی شود و بتواند برنامه را برای همین امروز بعد از ظهر اوکی کند، آن وقت تایم فردایش کامل خالی میشد. شماره را گرفت و منتظر شد تا جواب دهد. همین که تماس وصل شد صدای ذوق زده ی دخترک در گوش هایش پخش شد: وای نوا جون سلام. جواب سلامش را داد. حالش را پرسید: خوبی عزیزم؟