دانلود رمان آن نیمه دیگر از anital کامل رایگان
ژانر رمان : عاشقانه، پلیسی
تعداد صفحات : ۴۸۷
خلاصه رمان : ترلان دختر یکی از قاضی های معروف تهرانه. برخلاف اون چیزی که توی خانواده ش رسمه اهل درس و مشق نیست و عشق رانندگی داره. در نتیجه ی پاپوشی که براش درست می کنن وارد یه باند می شه. اونجا ازش انتظار دارن کارهایی رو انجام بده که وجدانش قبول نمی کنه. بین دو راهی گیر می کنه… بین زندگی خودش و زندگی دیگران… زمانی که تصمیم قطعیش و می گیره رویارویی با آن نیمه دیگرش مسیر نقشه هاش و عوض می کنه…
قسمتی از داستان رمان آن نیمه دیگر
حس کردم که کسي روي تخت پرید و با اشتیاق و با صدایی بلند صدام زد. با بی حوصلگی گفتم: ولم كن بارمان… روانی می خوام بخوابم. یه دفعه خواب از سرم پرید. وحشت زده چشم هام و باز کردم سریع سر جام روي تخت نشستم. نگاهی به تخت بارمان کردم… مثل قبل مرتب و دست نخورده بود.
از حرفی که بین خواب و بیداری زده بودم ترسیدم. یه لحظه حس کرده بودم بارمان کنارمه و می خواد طبق عادت همیشگیش من و از خواب بیدار کنه. نگاهی به ساعت کردم. کمی زودتر از همیشه بیدار شده بودم. از جا پریدم. دوست داشتم قبل از این که بابام از خواب بیدار بشه صبحانه مو بخورم
و از خونه بیرون برم. سریع اولین لباسی که دستم رسید و برداشتم تا بپوشم… لباس هاي ديشبم! اولین ادکلنی که به دستم رسید و زدم و با دست موهام و مرتب کردم. کیفم و برداشتم و به آشپزخونه رفتم. ظرف غذام و توی سینک انداختم و ظرف غذای دیگه م که توی یخچال بودو
برداشتم نگاهی به غذایی که سامان پخته بود کردم… مرغ بود… دست پخت مامان تعریفی نداشت… با این حال غذا رو برداشتم تا ناراحت نشه. صدای در دستشویی و که شنیدم فهمیدم بابام از خواب بیدار شده. سریع از خونه خارج شدم . سوار ماشین شدم و با سرعت به سمت بیمارستان رفتم…