رمان من نفسم از زهره بیگی دانلود رایگان

رمان من نفسم به زهره بیگی با لینک مستقیم

دانلود رمان من نفسم از زهره بیگی کامل رایگان

ژانر رمان : عاشقانه، اجتماعی

تعداد صفحات : ۴۰۸

خلاصه رمان : داستان راجع به دختریه که عاشق پسر خاله اش میشه علاقشون دو طرف است ولی خاله اش خواهرسحر (دختر قصم) رو برای پسرش خواستگاری میکنه و ان ها ازدواج می کند البته این خلاصه ۱۰۰ صفحه از رمانمه. بعد از ازدواج خواهرش و پسر خاله اش برای فراموش کردن پسر خاله ش نامزد پسر عموش میشه که عاشقشه ولی خیلی زود نامزدیش رو به هم میزنه زمان میگذره و پنج سال بعد با همکلاسیش تو دانشگاه ازدواج می کند ولی…

قسمتی از داستان رمان من نفسم

ساعت ۱۲ روگذشته بود که تقه ای به دراتاق خورد بابا بود. اومد تو اتاق _سلام بابا _سلام دخترم نخوابیدی؟ نه خوابم نبرد‌. به شهریار فکر می کردی؟ نه !! لبخندی زد و گفت: شهریار پسر خوب و خوش قلبیه دوسش دارم ولی می خواستم بهت بگم اگه جوابت منفیه بدون رودرباسی بگو، اصلا هم ملاحظه من يا عمو رو نکن.

تو هنوز بچه ای پر از شور و شوق برات هزار تا ارزو دارم. دلم میخواد بری دانشگاه درس بخونی برا خودت کسی بشی با پشت کاری که در تو سراغ دارم میدونم که ایندت روشنه اما اگه جوابت مثبت هم باشه من شرط و شروطی دارم. اول اینکه تا دوسال حرف از عروسی به میون نیاد،

تا تو دیپلمت رو بگیری و بعدش هم اجازه شرکت در کنکور و دانشگاه رو داشته باشی که البته با شناختی که از شهریار دارم میدونم که مانعی برای پیشرفت تو نیست. به هر حال بابا خوب فکراتو بکن تصمیم تو تصمیم ماست. بلند شد و با بوسه ای به پیشونیم رفت اره اینطوری بهتر بود.

دو سال فرصت خوبیه دو مرتبه تقه ای به در خورد فکر کردم باباست. _بیا تو بابا. -منم سحر. مرتضی بود.چی از جونم می خواست امشب. درو باز کردم. برگه ای به دستم داد _سحر چند خطی که برات نوشتم رو نمیتونستم چشم تو چشم برات بگم منو ببخش، به خاطر همه کوتاهیام…