دانلود رمان حکم امیر از راضیه درویش زاده کامل رایگان
ژانر رمان : عاشقانه، اجتماعی
تعداد صفحات : ۷۷۱
خلاصه رمان : آهو دختری که از بچگی عاشقِ پسر عموش شاهرخِ، درست زمانی که بعد از کُلی فراز و نشیب پدر آهو با ازدواجشان موافقت میکند. پسر خان”امیر” که تازه از خارج برگشته از آهو خواستگاری میکنه و همه چیز به یک باره بهم میریزه… رویاهای آهو با خودکشی شاهرخ ویران میشه و آهو میمونه با دلی غم زده و پر از نفرت که مسبب مرگ شاهرخ رو امیر علی میدونه از این رو تن به ازدواج با امیر میده و …
قسمتی از داستان رمان حکم امیر
از خانه خان لبخند به لب بیرون آمد فکرش را نمیکرد شمسی بانو و خان انقدر مهربان باشند و حتی فکر نمیکرد اگر زمانی بعنوان عروسشان پا به خانه اشان بگذارد انقدر با او مهربان هستند مثل الان… نگاه مهربان و آغوش پر مهر شمسی بانو را هنوز یاد داشت روی پلهی سوم برگشت و به در خانه بسته
نگاهی انداخت. با صدای در هیجان زده چرخید تا زود پدرش را که از سر کار برگشته ببیند. ابراهیم خسته و سر به زیر داخل آمد صندلی چوبی که برای مریم درست کرده بود تا در آشپزخانه از آن استفاده کند را گوشهی حیاط رها کرد چند قدمی رفت که صدای ظریف آهو از گوشه حیاط آمد. -بابایی.
لحظه ای ایستاد و با شک سرچرخاند با دیدن آهو چشمانش گرد شد. -آهو … -بابایی. طاقت نیورد از دو پله های باقی مانده به سرعت پایین دوید و خودش را در آغوش پدرش رها کرد ابراهیم که چند ماه عذاب وجدان رهایش نکرده بود و فکر میکرد دل دخترکش را شکسته با غم و دلتنگی آهو
را در آغوش گرفت عطر تنش را می بوید و گونه پیشانیش را غرق بوسه کرد. -قربونت بشم دختر باباتو کی اومدی دردت به جوونم. -خدا نکنه بابا خدا نکنه. عقب رفت و خم شد پشت دست پدرش را بوسید ابراهیم با لبخند گشادی سر دخترش را گرفت و بار دیگه پیشانیش را بوسید …