دانلود رمان اسموتی با طعم مرگ از نیلوفر قنبری کامل رایگان
ژانر رمان : عاشقانه
تعداد صفحات : ۱۸۲۹
خلاصه رمان : کوچه ی تنگ و باریک و پیچ در پیچ محله ی پدری ام پر است از مردهای کفترباز، چاقوساز، رعیت، بزاز، خراط و نمدمال. مرده شورها توی کوچه ی ما خانه دارند. به کوچه مان می گویند کوچه ی مرده شورها. خواهر و برادرند و کسی پدر و مادر و قوم و خویش آن ها را به یاد ندارند….
قسمتی از داستان رمان اسموتی با طعم مرگ
امروز روز خلوتی ست. اصولا دوشنبه ها کتابخانه شلوغ نمیشود. اما در عوض روزهای شنبه و پنج شنبه اینجا مثل بانک پر از همهمه و شلوغیست. دانشجوهایی که از سر و کول هم بالا میروند و در دسته های چند تایی میان مقالات پژوهشی برای نوشتن پایان نامه ها، کامپیوتر ها و قفسه های کتاب ها را زیر و رو می کنند.
این وقت هاست که رستا کم حوصله می شود و از قوانین ضد سکوتِ آنجا می گذرد و با صدای بلند به آنها تذکر می دهد. اما کو گوش شنوا. به هر حال امروز دوشنبه ی خوبیست. آسمان یک سرسوزن باران باریده و هوا خیلی هم دود زده و کثیف نیست. آفتاب هم امروز درخشنده تر است.
با خیال راحت پا روی پا می اندازد که کتابش را بخواند اما دردی میان زانو و رانش می پیچد. یک فحش خیلی زشت توی دلش نثار پندار می کند. بعد از گذشت دو روز همچنان پا درد دارد. کبودی های روی گردن و بازوهایش هم صبح به صبح به وقت لباس پوشیدن قبل از آمدن سر کار
به او هشدار می دهند دست بردارد از این واژه ی آبرو که بیشتر او را در نکبت فرو میبرد. اما او همچنان یک زن ترسو باقی مانده. میترسد از روزی که مادرش بفهمد. و این آگاهی می شود زندگی در طبقه ی هفتم جهنم. انجا که آتشش سوزاننده تر است و هیچ اثری از خاکسترش هم باقی نمی ماند…