رمان عاشقانه خاص از رستاک شهریاری دانلود رایگان

رمان عاشقانه خاص به رستاک شهریاری با لینک مستقیم

دانلود رمان عاشقانه خاص از رستاک شهریاری کامل رایگان

ژانر رمان : عاشقانه، تخیلی

تعداد صفحات : ۱۷۱

خلاصه رمان : دختری که توی یتیم خونه عاشق یه گرگ میشه غافل از اینکه اون گرگ بزرگ یه گرگینه اس… گرگینه دخترو میاره پیش خودش که راز بزرگتری اشکار میشه حالا باید ببینیم این دو عاشق هم میمونن یا نه دشمن خونی هم….

قسمتی از داستان رمان عاشقانه خاص

“الکساندر” از تانیا خبری نبود دیگه واقعا داشتم دیوونه میشدم قول داده بودم که ازش محافظت کنم یعنی الان کجاست؟؟ چیکار میکنه؟؟ اون جایی رو برای رفتن نداره فکری اومد توی ذهنم نه این امکان نداره… با خشم برگشتم سمت اون دوتا دختر دستم و بردم بالا و محکم کوبیدم توى صورت مارتا…

من دختره ی عوضی زندت نمیزارم. هیچ میدونی الآن ممکنه چه اتفاقی واسش بی افته بی همه چیز؟؟ عصبی بودم خیلی هم عصبی بودم، صدای ماریان اومد: مـا بی همه چیزیم یا اون دختره بی کسو کار که معلوم نیس چند بار تکمیلت کرده که ازش حمایت میکنی هان؟؟؟ جلوی چشم هامو خون گرفت

دستم و مشت کردم برگشتم سمتشو نگاهمو بهش دوختم -چی زر زدی؟ مارتا پوزخندی زد و گفت: معلوم نبود؟؟ راستشو بگو چند بار تکمیلت… داد زدم: ببند دهنتو دختره اشغال… با دادی که زدم همه برگشتن سمتم. رفتم جلو می دونستم چشـم هـام تـاثیر خودشو میزاره الان رنگ چشم های خاکستریم نقره ای شده…

یه قدم رفتم جلو پوزخندی زدم و گفتم یه کلمه دیگه انگشت اشـارم رو تهدید وار گرفتم جلوش (یه کلمه دیگه راجب به تانیا حرفی از دهن کثیفت بیرون بیاد خودم میکشمت…. پوزخندی زدم و گفتم: مفهومه؟؟؟ میدونستم نفهم تر از این حرفان. ماريا لبخند ژکوندی زد که بدجور روی مخ بود…