رمان برجی در مه از فهیمه رحیمی دانلود رایگان

رمان برجی در مه از فهیمه رحیمی با لینک مستقیم

دانلود رمان برجی در مه از فهیمه رحیمی کامل رایگان

ژانر رمان : عاشقانه، اجتماعی

تعداد صفحات : ۳۹۸

خلاصه رمان : پدر و ایدا با دایی خانواده مشکل داره و ایدا و مادر منتظر نامه دایی هستند برای اینکه تعطیلات عید به پیش اون بروند طبق روال هر دو سال یک بار بالاخره نامه به دستشون میرسه و… نکته: نثر رمان کتابی هست پس اگه علاقه ای به این نوع نثر ندارید دانلود نکنید ولی موضوعش متفاوت و جالبه…

قسمتی از داستان رمان برجی در مه

پیش از آن که نامه رسان زنگ در را بفشارد در به رویش گشوده شد و اندام آقای زاهدی نمایان شد. او لبخند بر لب آورد ه با گفتن “سلام صبح بخیر نامه دارید” پاکت سفید رنگ را بسوی آقای زاهدی دراز کرد. آقای زاهدی که تا پیش از روبرو شدن با نامه رسان خیالش اسوده بود با دیدن پاکت

اخم بر پیشانی اش ظاهر شد و موجب شد با مرد سرد و خشك برخورد کند و نامه را با بی میلی از دستش بگیرد. با بی نامه رسان دریافت که پیام اور شادی نبوده و حامل اخبار مسرت بخشی نیست. بدون کلامی دیگر موتور گازی اش را روشن کرد و از آنجا دور شد. آقای زاهدی قدم روی پله حیاط خانه گذاشت

و با بانگی رسا صدا زد: آیدا، آیدا بیا این نامه را بگیر! آیدا که از صدای پدر سر از در هال بیرون آورده بود و به پدر می نگریست با دیدن پاکت در دست او، خوشحال به حیاط دوید و او هم با بانگی بلند فریاد کشید: _بالاخره رسید! پدر به چهره شاد دخترش نگریست و از سر افسوس سر تکان داد

و با انداختن آن و بروی زمین از خانه خارج شد. با آن که هر در سالی یکبار به وقت رسیدن نوروز چنین نامه ای بدست آنها می رسید اما آقای زاهدی در هيچيك از سال های گزشته هم از رسیدن دعوت نامه احساس خوشحالی نکرده بود. زیرا می دانست باید نوروز را بدون همسر و فرزند شروع کند…