دانلود رمان همین که کنارت نفس میکشم از رها امیری کامل رایگان
ژانر رمان : عاشقانه، اجتماعی
تعداد صفحات : ۱۴۵
خلاصه رمان : این رمان در مورد دختری به اسم هیفا که طراح لباسه و به یه سری دلایل از خانواده اش جدا شده و با دوتا از دوستاش زندگی میکنه و با همدیگه مزون لباس زدن. هیفا بخاطر اینکه به زور شوهرش ندن به همه گفته که مشکل داره تا اینکه سر و کله ی هاکان، تاجر معروف ترکی پیدا میشه و…
قسمتی از داستان رمان همین که کنارت نفس میکشم
یک روز تمام بخاطر ماندن زیرباران در رخت خواب بودم… قیچی را ارام روی برش حرکت دادم – سالن رو دیدی؟ صدای ذوق زده ی حوریه بود. عادت کرده بودم هروقت چیزی ذهنم را مشغول می کرد یکی از طرح ها را روی پارچه پیاده کنم. – اره. -خب؟ به مهسا نگاه کردم کلافه بود با ریشه های شال نارنجی اش بازی می کرد.
لباس را زیر سوزن گذاشتم. -زیادی بزرگه اگه نتونیم فروش خوبی داشته باشیم پول اجارش هم در نمیاد. -ریسک می کنیم. -با کدوم پول؟ -من وحوریه یکم پس انداز داریم به هر حال یه کم طول میکشه تا مشتری های خودمون رو داشته باشیم. -میدونی اجارش چقدره؟ 22 میلیون هرماه! حوریه کمی جلو امد.
-مگه همیشه ارزوت این نبود؟ پول هایی که از قرارداد های افشار و کریمی گیرت میاد هست چرا دل دل می کنی؟ -من چیزی ندارم اگه ورشکست کنیم چی؟ مهسا با امیدواری گفت- اگه نکردیم و کارمون گرفت؟ می دانستند که من دستم را پیش پورعرب ها دراز نمی کنم. تصمیم مهمی بود نفسم را فوت کردم.
-فردا قرار داد میبندیم. هر دو با هم بغلم کردند.فردا بعد از قرارداد مهسا جنس ها رو انتخاب میکنه وحوریه توهم بروشور وتبلیغات رو راه بنداز خودم هم دنبال کارای محضری قرارداد و اماده کردن سالن می افتم… کمتر ازسه هفته سالن اماده بود.به کمک فردین احتیاج داشتم…