رمان مرد دیوانه من از فرناز احمدلی دانلود رایگان

رمان مرد دیوانه من از فرناز احمدلی با لینک مستقیم

دانلود رمان مرد دیوانه من از فرناز احمدلی کامل رایگان

ژانر رمان : عاشقانه، هیجانی

تعداد صفحات : ۱۷۵۵

خلاصه رمان : ناردونه دانشجوی روان پزشکیه و بخاطر خراب کاری که تو دانشگاه کرده داره اخراج میشه. با وساطت استادش قبول می کنن دوباره به درسش ادامه بده اما…

قسمتی از داستان رمان مرد دیوانه من

سورن مثل دیروز پشت بهش روی تخت نشسته بود و از پنجره برگ ریزون درختارو نگاه می کرد. ناردونه روی صندلی نشست نفسی گرفت و گفت: روز بخیر سورن امروز حالت چطوره!؟؟!! سورن نیم نگاهی بهش کرد و گفت: بازی دوست داری ناردونه!؟!؟ ناردونه کامل به صندلی تکیه داد و گفت: بستگی داره چه بازی باش.

سورن: گرگ و بره. ناردونه آب دهنشو قورت داد همین الانم می دونست آخر این گفت و گو به حرفای ترسناک مرد رو به روش ختم می شود. ناردونه: از آخرین باری که بازی کردم خیلی می گذره چطور مگه؟!؟!؟ تو دوست داری؟!؟! سورن با لبخند سرشو تکان داد و گفت: خیلی، آخرین بار با مامانم بازی کردم

من گرگ بودم و اون بره. خیلی بهم خوش می گذشت عاشق این بودم که بره هارو بگیرم و تیکه پارشون کنم بزرگ تر که شدم مامانم دیگه باهام بازی نمی کرد می گفت بزرگ شدم و دیگه وقت بازی کردنم نیست اما من هنوزم به چشم یه بره بهش نگاه می کردم، بره ای که باید اسیر دندونای گرگ میشد

بره ای که باید تیکه پاره می شد و آخرم شد… ناردونه دستی پیشونیش کشید و با صدایی که یکم می لرزید گفت: چه اتفاقی واسه مادرت افتاد!؟!؟ سورن به دیوار تکیه داد گودال های سیاه و ترسناکش رو با سرگرمی به ناردونه دوخت و گفت: همون بلایی که وقتی یه بره گیر یه گرگ میوفته براش افتاد…