دانلود رمان کدو تنبل از مرجان جانی کامل رایگان
ژانر رمان : عاشقانه، اجتماعی، جنایی
تعداد صفحات : ۸۵۷
خلاصه رمان : داستان از یک آتش سوزی شروع میشود، از مرگ و تنهایی! پسری به اسم آرنیک که اتفاقات تلخی رو پشت سر گذاشته و بیمار میشود، حالا درست زمانی که حالش بهتر شده و میخواد به زندگی عادیش برگردد، با شخصی که فکر می کند مرده روبه رو میشود …
قسمتی از داستان رمان کدو تنبل
وارد بیمارستان شدم و اطراف رو نگاه کردم، آقای کیانی شماره اتاق رو برام فرستاده بود. پس لازم به پرسیدن نبود. جلوتر رفتم و وارد راهرو شدم… با دیدن اریک و پاملا جلوی در اتاق سر جام ایستادم. کارمن از اتاق بیرون اومد و مشغول حرف زدن شدن؛ فاصلم باهاشون زیاد بود و نمیتونستم
چیزی بشنوم. اریک میدونست کارمن اینجاست و چیزی بهم نگفت! آقا آرش: آرنیک! به سمت صدا چرخیدم. آرش خان پشت سرم ایستاده بود با دیدن دستم ابروهاش تو هم رفت: چه اتفاقی افتاده؟ _چیز مهمی نیست،یه حادثه بود. آقا آرش: الان حالت بهتره؟ _اره خوبم ممنون. با سر به اریک اشاره کرد
برادرت هم همین الان رسید، بیا بریم پیششون. سرمو به نشونه مثبت تکون دادم و باهاش هم قدم شدم بهشون نزدیک شدیم. اریک با دیدنم چشماش گرد شد و پرسید: تو اینجا چیکار میکنی؟؟ جوابی بهش ندادم. از کنارش رد شدم و وارد اتاق ترلان خانم شدم. میخواستم حالش رو بپرسم اما
انگار خواب بود. از اتاق بیرون اومدم اریک بازوی راستم رو گرفت و از اونجا دور شدیم. اریک: اینجا چیکار میکنی؟؟ _چرا بهم نگفتی که ترلان خانوم به هوش اومده؟ اریک: خودمم تازه فهمیدم. تو از کجا فهمیدی؟ _و همچنین نگفتی که کارمن اینجاست. اریک: هوف آرنیک قرار بود بمونی خونه …