دانلود رمان علقه از مهدیه بخشی کامل رایگان
ژانر رمان : عاشقانه
تعداد صفحات : ۷۲۹
خلاصه رمان : علقه داستان زنی به نام رخشید است که زندگی عاشقانهای با همسرش دارد، در همین زمان، فیلمی از بودن او با به مردی از راه میرسد که زندگیاش را دگرگون میکند.
قسمتی از داستان رمان علقه
به نقاشی نیمه تمام راز که منظرهی تک درختی تنها روی یک تپه بود؛ خیره شده بودم تنهایی درخت درمیان بیابان برهوت، خورشیدی که در وسط آسمان با تمام قدرت روی درخت می تابید و برگ هایی که از شدت گرما رو به خشکی و زرد شدن رفته بودند، من را آنقدر در خود غرق کرده بود که انگار جزئی
از آن تنهایی درخت هستم. من درخت ایستاده زیر آفتاب را با گوشت و پوست و استخوانم درک میکردم. من از حرف های حق معین فرار کرده و توی دل شباهنگ افتاده بودم باز از گریز از گذشته به خانهی معین عقب نشینی کرده بودم. -داری به شباهنگ فکر میکنی؟! راز منی را که دو دستی به درخت
چسبیده بودم را با یک جمله جدا کرد نگاهم را کند به طرفش چرخاندم. رنگ جدید و قلم تمیز توی دستش بود، در حالی که سر تا پای لباسش از قطره های ریز رنگ پر بود. _میدونی… وقتی زندگیت از دستت میره دیگه حال و حوصلهی فکر کردن به چیزهایی که قبلا دوستشون داشتی نداری چه برسه به…
جلوتر آمد: یعنی اینقدر عوض شده؟! یادمه که دوستش داشتی دوستش! -بعضی خاطره ها بهتره تا آخر عمر تو سر آدم بمونن! نمیخوام از گذشته و شباهنگ و کارهایی که کرد حرف بزنم آزارم میده! -یعنی تو هیچ کاره بودی تو تغییر شباهنگ؟! -نمیدونم مقصر کی بود اما شباهنگ هول کرد. ترسید…