دانلود رمان ساحل نشین اشک از مرضیه اخوان نژاد کامل رایگان
ژانر رمان : عاشقانه
تعداد صفحات : ۴۵۰
خلاصه رمان : درباره ی دختری به اسم اسماست که عاشق پسریه که حدود دو ساله باهاش دوسته اما پدر و برادرش به این ازدواج رضایت نمیدن و اونو به اجبار به عقد پسر عموش در میارن و…
قسمتی از داستان رمان ساحل نشین اشک
از آشپزخانه خارج شدم و اومدم کنار صدرا توی حال نشستم.طبق معمول داشت با گوشیش کلش بازی می کرد آخ که اگه من این سازنده این بازی رو پیدا کنم خوب می دونم باهاش چی کار کنم. از بی کاری دیگه داشتم دیونه میشدم بلند شدم سرکی توی خونه ی عمو جونم کشیدم.
خونه بزرگی داشتند 4 اتاق خواب بود که یکی برای عمو و زن عمو یکی برای هستی و یکی هم برای حامد فقط یک اتاق بود که همیشه درش قفل بود و وقتی در مورد این اتاق از هستی پرسیدم گفت این اتاق مال حامده که بیشتر وقتش رو تو این اتاق میگذرونه و کسی جز خودش اجازه ورود به این اتاق رو نداره.
چند بار دست گیره در رو کشیدم اما در باز نشد لعنتی زیر لب گفتم که با صدای کسی چند متر عقب پرت شدم. -چیزی میخوای منم که حول کرده بودم گفتم: نه… نه…. یعنی… آره… آره… میخوا…میخواستم… حامد که از لحن حرف زدنم خنده اش گرفته بود گفت: حول نکن یک نفس بگیر حرف بزن.
منم که طبق معمول حاظر جوابیم گل کرده بود با قیافه حق به جانبی گفتم: حول نکردم مگه در حال دزدی منو گرفتی که حول کنم داشتم خونه عمو جونم رو نگاه می کردم. خنده حامد به قهقهه تبدیل شد و گفت: باشه به نگاه کردنت برس بعد هم راهش رو گرفت و رفت…